زنگ تلفن شمال نيوز به صدا درآمد در حالي كه بغض گلويش را مي فشرد و شمارش نفس هاي نگرانش ،قدرت تكلم را از او گرفته بود به من گفت : از همه انتظار مي رفت اما از يكي دو كانديداي كه خود را قاري قرآن و نيروهاي حامي دولت ...
اشك خشكيده مادر شهيد و رقص آوازدر ستادكانديداي مدعي حفظ ارزشها
ارزشها قرباني رقص و آواز
هيچ نمي خواستيم بگوييم .. تحمل مي كرديم و سكوت را برلب ها تا شايد عوامل كنترلي ونظارتي انتخابات خود وارد عمل شوندوبراي پاسداشت از ارزشهاي والاو مقدس انقلاب اسلامي به قداست پاك خون شهدا همت نهند ودر حد توانشان با برخي حركت هاي غير اخلاقي تبليغات كانديداها برخورد نمايند... ابتدا تصور مي كرديم ..... كه در دولت ارزشي ترين رئيس جمهور و ارزشي ترين ناظرين انتخابات هرگز شاهد پخش نوارهاي بسيار مبتذل همراه با سوت وكف ورقص دختر وپسرهاي فلان ستاد ارزشي دوعضو فعلي شوراي اسلامي شهر نخواهيم بود...
ديشب اتفاق افتاد .. ديشب مثل همه شبها بود و او نمي دانست كه همه شب چنين بود ومن هيچ نگفتم تا اندوهش را به زخم چركين تبديل نسازم .. نم نم بارون اين حس را به مادر داد تا او را براي ديدن دختر به نقطه اي از شهر ببرد ... تلاش كرد ساعاتي از شب باشد كه دلتنگي ونگراني هاي آرايش عروسك نما هاي روز اورا اندوهگين نسازد ... آخه هنوز يادش هست و از يادش نرفت كه فرزندان شهيدش براي حفظ وحرمت حجاب ، ناموس و ارزشها دعوت امام راحلشان را لبيگ گفتند ... رفتند تا ما مدافع ارزشها باشيم .. اما ماجرا چيز ديگري بود .. او شنيد ... مادر مدتي است كه خوب نمي بيند.. اشكهايش را براي دلتنگي فراق دو فرزندش ريخته ... مادر مدتي است كه خوب نمي بيند .. اما آنشب شنيد ... ماجرااين بود كه او در ترحم نگاه يك عكس و ورود يك نامزد به كرسي شورا همه نوع حركت را در شب ديد وصداي نواروقهقه هاي پسران ودختراني كه ليدر ونماينده اصلي آن حامي اصلي حفظ ارزشها ومدعي مدافع آرمان هاي مقدس نظام بوده اند ... مادر گريست و هيچ نگفت...
زنگ شمال نيوز به صدا درآمد گوشي را برداشتم دوستي بود كه مي شناختمش .. متعجب ...در حالي كه بغض گلويش را مي فشرد و شمارش نفس هاي نگرانش قدرت تكلم راحت را از او گرفته بود به من گرفت ،گفت : از همه انتظار مي رفت اما از يكي دوكانديداي كه خود را قاري قرآن و نيروهاي حامي دولت وارزشي ميدانستند هرگز اين انتظاررانداشتم كه چنين كنند... نفس نفس ميزد و آرام آرام حرف مي زد....مشخص بود خيلي نگران است... دلش شكسته بود... به چه قيمت بايد نماينده شد .. به چه قيمت بايد راي آورد.. او ناراحت بود ... دوتن ازبستگانش ... دوبرادر... دوعزيزش ... دو وابسته ، دو بزرگمرد ودوعاشق ايران اسلامي اش در زير حملات شديد ددمنشان نظام مقدس هزار پاره شده اند وامروز زن عمومي خشك گرفته اشك دوري دو فرزند شهيدش اورا ملامت مي كرد كه چرا او را ازخياباني عبورداده است كه ستاد ارزش مدارش نوارهاي مبتذل فلان خواننده لس آنجلسي را با قهقه هاي نيمه مستانه دختران پسران پخش ميكرد ... انگار ضربه هاي هولناك شلاق دشمنان را برتن خود مي ديد... وسلول هاي يخ زده حزب بعث عراق را.... آويزان شدن اسرا و ضربه هاي سنگين خورده شده برستون فقرات را... او گريست من هيچ نگفتم ... او گفت وگفت وگفت ومن آرام اشك ريختم... گوشي را آرام آرام به زمين گذاشتم واو همچنان بغض زده مي گريست.
... با خود گفتم .... شمال نيوز مدتي است كه باخود مي گويد فعلا چيزي نگويد تا در اين لحظات پاياني به شروع انتخابات هيچ نگويد تا خداي نكرده به ما نگويند كه مي خواهند به تخريب عزيزان نامزد بويژه نيروهاي اصولگراي بعضي از كانديداهاي ارزشي مان مي پردازد.
آنچه مسلم است وشما هم بدون استثناء حتما ديده يا شنيده ايد برخي ستاد هاي انتخاباتي به مانند اين دوعضو ارزشي فعلي شوراي اسلامي شهر ساري با پخش آوازهاي مبتذل به نحوي عمل مي كنندكه متاسفانه همه ارزشهايمان را زير سوال برده و تاسف آورتر اينكه چرا نيروهاي ناظر بر نحوه تبليغات انتخاباتي سكوت مي كنند و آنان را رهاكردند.... مگر اينجا ايران اسلامي نيست ... آنهم نوع حكومت جمهوري اسلامي اش ... اساس وفلسفه اصلي شكل گيري آن هم حفظ آرمانهاي مقدس نظام وتعالي ارزشها و... پس آيا سكوت در مقابل نوارهاي مبتذل در ستاد دو عضو ارزشي نمي تواند ابهام انگيزترين لكه اي ماندگار در قضاوت آيندگان از آنچه مي گوييم وآنچه عمل مي كنيم باشد.... قضاوت باشما... باز بگوييد مي خواهيم تخريب كنيم ... لطفا از منزل خارج شده وبراي لحظه اي گوش هاي خود را به خيابان هاي فرهنگ ، قارن و... ساري بسپار
استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم : info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000292393
working();